دو زبانه شدن کودک به معنای تسلط بر دو زبان به صورت موازی است. کودکان دو زبانه معمولاً دو زبان را به صورت طبیعی و از سنین کودکی یاد گرفتهاند و به هر دو زبان به صورت مساوی تسلط دارند. کودک دو زبانه کودکی است که در محیطی که دو یا چند زبان رسمی یا محلی به کار میرود بزرگ شده است و بنابراین دارای تسلط بر دو یا چند زبان است. کودکان دو زبانه ممکن است همزمان دو زبان را یاد بگیرند یا یک زبان را در خانه و زبان دیگر را در محیط مدرسه یا جامعه یاد بگیرند.
چگونه به کودک خود کمک کنیم که دو زبانه شود؟
مطالعات نشان داده است که مغز ما با افزایش سن به صورت گستردهای دستخوش تغییر میشود. این تغییرات موجب تسهیل برخی امور مانند تنظیم احساسات و قضاوت کردن میشود. از طرف دیگر، همین تغییرات، فراگیری زبانهای جدید را نیز دشوارتر میکند.
آموزش ترفندهای جدید زان به افراد سنین بالاتر بسیار دشوارتر از آموزش آن به کودکان با مغز بسیار انعطافپذیر است. مطالعات علمی بسیاری نشان داده است که شروع یادگیری یک زبان جدید در سنین پایین بسیار ایدهآلتر است. درست است که زبان آموزان سین بالاتر نیز میتوانند زبانهای جدیدی را بیاموزند. اما احتمالا زمان بیشتری را بایستی صرف آموزش و یادگیری نمایند. بیایید نگاهی دقیقتر به این تحقیقات بیندازیم.
جدیدترین مطالعه ی بنیادین در مورد بهترین سن یادگیری زبان دوم در کودکان ، توسط محققان هاروارد و MIT انجام شده است. نتایج این تحقیقات نشان داد که شروع یادگیری زبان جدید قبل از سن ۱۰ سالگی به زبانآموز بهترین شانس را برای دستیابی به مهارتهای مشابه با زبان مادری خواهد داد .دلیل این امر آن است که مغز کودکان در طول این بازهی سنی در یادگیری قوانین دستوری و تلفظ زبان جدید ماهرتر است. این مزیت تا حدود ۱۷ یا ۱۸ سالگی نیز ادامه دارد و پس از آن به سرعت کاهش مییابد.
شروع فرآیند یادگیری زبان قبل از ۱۰ سالگی به فرد زمان زیادی را جهت یادگیری گرامر و لهجه مناسب یک زبان با بالاترین سطح مهارت خواهد داد. البته با وجود آنکه یادگیری زبان، لهجه و گرامر آن برای زبانآموزان بالای ۱۸ سال کاری دشوار است، اما آنها همچنان امکان یادگیری زبانهای جدید را دارند. در واقع، یادگیری یک زبان جدید در هر سنی مزایای منحصر به فردی خواهد داشت.
انواع دو زبانگی کودکان
«دوره بحرانی» یا «دوران طلایی» یک اصطلاح لفظی برای نقطه برش سن یادگیری یک مهارت است. به عبارات زیر توجه نمایید:
“کودکان مطمئنا بسیار راحتتر از بزرگسالان زبان را میآموزند.”
“اگر خیلی دیر شروع به یادگیری زبان کنید، نمیتوانید به طور کامل بر آن مسلط شوید”
“کودکان برای یادگیری زبان بسیار منعطف هستند.”
“فقط کافیست فرزند خود را در یک مدرسه با آموزش ضمنی یا روش غوطهورسازی قرار دهید یا یک پرستار بچه با زبان بومی مورد نظرتان استخدام کنید، سپس دیگر مجبور نخواهید بود تا در خانه به او آموزش دهید یا منتظر کلاسهای مدرسه باشید”!
این اظهارات همگی به فرضیه “دوره بحرانی” اشاره دارند. بسیاری از مردم متوجه این موضوع هستند که کودکانی که به یک کشور جدید مهاجرت میکنند بسیار سریعتر از والدین خود زبان جدید را میآموزند. کودکانی که یک پرستار با زبان بومی در کنار خود دارند یا در سنین پایین در مدارس بومی ثبت نام میشوند نیز به سرعت زبان دوم را میآموزند.
فرضیه دوره بحرانی بر این باور است که کودکان در سنین پایینتر به صورت گستردهتری زبان را میآموزند. اما توانایی آنها با بالاتر رفتن سن به شکل قابل توجهی کاهش مییابد. تخمینهای متفاوتی در مورد سن دقیق برای دوره بحرانی زبانآموزی وجود دارد. سنین برش فرضی دوره بحرانی زبانآموزی، که بر اساس تحقیقات انجام شده مشخص شده است، شامل سالهای اولیهی زندگی، بازهی سنی ۵ سالگی، و سالهای پیش از نوجوانی یا ۱۸ سالگی است.
مزایای کودک دو زبانه
فواید یادگیری زبان انگلیسی در کودکان بیشمار است و دو زبانه شدن کودکان دارای مزایای بسیاری است، این مزایا شامل موارد زیر میشود:
-
توانایی ارتباط با فرهنگها و جوامع مختلف:
دو زبانه شدن کودکان باعث میشود که بتوانند به راحتی با افراد دیگر فرهنگها و زبانها ارتباط برقرار کنند
-
افزایش تواناییهای شناختی:
تحقیقات نشان داده است که دو زبانه شدن کودکان باعث افزایش تواناییهای شناختی مانند حافظه، توجه و حل مسئله میشود.
-
افزایش توانایی یادگیری زبانهای دیگر:
کودکان دو زبانه به دلیل تجربه با یادگیری یک زبان، به راحتی میتوانند زبانهای دیگر را نیز یاد بگیرند.
-
توانایی بیشتر در بازار کار:
افراد دو زبانه در بازار کار بینالمللی و به ویژه در حوزههای ارتباطات، تجارت و گردشگری توانایی بیشتری دارند. این مورد یکی دیگر از مواردی است که می تواند در مرکز استعدادیابی کودکان مورد توجه و سنجش قرار گیرد.
-
افزایش توانایی انعطافپذیری:
دو زبانه شدن کودکان باعث افزایش توانایی آنها در مواجهه با موقعیتها و محیطهای مختلف میشود.
یک مزیت بزرگ دیگر این کار آن است که کودکان خردسال تلفظ کردن را نیز به شکل مطلوبتری خواهند آموخت. آنها همواره در حال تلفظ کلمات جدید هستند. اشتباهات احتمالی آنها را نا امید نمیکند.
کودکان خطاها را بخشی از فرآیند یادگیری میدانند. و این به این دلیل است که آنها دائما در مواجهه با تجربیات جدیدی هستند. و از آنجایی که کودکان مدام در حال یادگیری هستند، از تابآوری بالاتری نیز برخوردار خواهند بود و نسبت به شکست حساس نیستند.
چالش های دو زبانه شدن کودک و کودکان دو زبانه
دو زبانه شدن کودکان همراه با چالشهایی نیز میآید. برخی از این چالشها عبارتند از:
-
اختلال در یادگیری:
برخی کودکان ممکن است با مشکلاتی در یادگیری دو زبان روبرو شوند و نتوانند به موقع و به خوبی هر دو زبان را یاد بگیرند.
-
اشتباه در استفاده از زبانها:
کودکان ممکن است در ابتدا اشتباهاتی در استفاده از دو زبان داشته باشند و از اشتباهات گرامری یا لغوی رنج ببرند.
-
احساس هویت زبانی:
برخی از کودکان ممکن است در مورد هویت زبانی خود دچار ابهام شوند و احساس کنند که به هیچ یک از زبانها تعلق ندارند.
-
نیاز به تمرکز بیشتر:
یادگیری دو زبان نیازمند تمرکز و تلاش بیشتری است و برخی از کودکان ممکن است این تمرکز بیشتر را دشوار ببینند.
-
نقصان در دایره واژگان:
برخی از کودکان ممکن است به دلیل یادگیری دو زبان، دایره واژگان آنها نسبت به دوستان همسنشان کمتر باشد.
با این حال، با حمایت و راهنمایی مناسب، بسیاری از این چالشها قابل حل هستند و کودکان میتوانند به خوبی از مزایای دو زبانه شدن بهرهمند شوند البته پیشنهاد می شود استعدادیابی کودکان نیز پیش از شروع این فرایند انجام شود.
ویژگی های کودکان خردسال در جریان یادگیری
کودکان دو زبانه همواره در حال یادگیری هستند، چراکه جهان مملو از موضوعات بدیع و کنجکاوی است. یادگیری زبان جدید نیز مانند سایر موضوعات جدید مسیری است پر پیچ و خم و جدید. در اینجا چند نکته درمورد یادگیری زبان جدید کودکان و نوجوانان آورده شده است.
کودکان خردسال دائما در معرض گوش دادن و نکرار صداهای مختلف زبان مادری خود هستند. از نظر علمی، مهارت های پردازش شنوایی آنها در حال تکامل است. کودکان در این بازهی سنی اصوات جدید را با هنجره خود تولید میکنند. با افزایش سن، تمرین کمتری برای تلفظ انجام داده و این فرآیند به حالت خودکار درمیآید، چراکه از قبل اولین زبان گفتاری خود را شناخته و به آن تسلط داریم. کودکان خردسالی که در معرض تمرین صحیح زبان قرار میگیرند، قادر خواهند بود تلفظ زبان را به درستی بیاموزند.
کودکان مستعدترین یادگیرندگان طبیعت هستند. آنها به طور مداوم بر روی مهارتهای یادگیری خود تمرین کرده و آن ها را بهبود میبخشند. کودکان پس از مواجه شدن با لیست کلمات املاء در زبان مادری خود در کلاس سوم یا چهارم، به سمت تولید آن کلمات در جملات و عبارات جدید میروند.
سپس با کلمات جدیدتر و عبارات پیچیده تر مواجه میشوند. بنابراین روشن است که در حالی که کودکان به سمت دقت، خلاقیت و به کار بردن کلمات جدیدتر پیش میروند، امکان یادگیری مهارت های مرتبط با فراگیری زبان دوم را نیز خواهند داشت. در کنار این موارد، به خاطر داشته باشید شما نیز بعنوان والد یا مربی کودک، میتوانید از بسیاری از ابزارها یا روش ها همانند فلش کارتها یا روشهای ضمنی جهت بهبود، تسهیل و تقویت یادگیری زبان در کودکان استفاده نمایید.
نتیجه گیری
والدین به میزان بالایی نگران از دست دادن این دوران بحرانی و یا طلایی هستند، چراکه هم آموزش زبان و هم قرار دادن کودک در معرض زبان در این سنین کار سادهتری برای والدین به حساب میآید. علاوه بر اینها این کار در سنین پایینتر اغلب هزینه کمتری نیز در بر دارد. کودکان کم سنتری که در حال یادگیری زبان دوم در این سنین هستند اغلب نیازی به آموزش جدی یا مستقیم ندارند. همچنین یادگیری زبان در سنین پایین،