این سناریو را در نظر بگیرید:
سارا برای حل کردن تکالیف ریاضی دچار چالش بسیار شده است. اما به جای داد و فریاد و تسلیم شدن، دربارهی این موضوع با مادرش صحبت میکند، به او میگوید که در حل مسائل به مشکل خورده است و به کمک نیاز دارد. یا سناریو دیگر، دوست سارا خبر بد و ناراحت کننده ای شنیده است و قرارش را با او لغو کرده است. سارا احساس دوست خود را به خوبی درک میکند، به تصمیم او احترام میگذارد و برای خودش برنامه ای دیگر میریزد.
شاید به نظر برسد که این نوع واکنشها موضوعی بسیار جدی نیستند. اما تمام این پاسخ ها، نشانه هایی از مجموعه مهارت هایی است که ما آنها را به عنوان “هوش هیجانی (EI)” میشناسیم و یکی از انواع هوش در کودکان و بزرگسالان است. . این نوع از هوش با آزمون های هوش رایج، قابل اندازه گیری نمی باشند. اما نقش بسیار حیاتی در مواجهه ما با چالش ها و تعارضات و چگونگی پاسخ دادن به آنها در موقعیتهای دشوار دارند. این نوع از هوش همچنان به ما امکان برقراری ارتباط و تعاملات مثبت با اطرافیان مان را نیز فراهم خواهند کرد. بنابراین توصیف، درک و پرداختن به آنها از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.
هوش هیجانی به ویژه در مورد کودکان به همراه افکار و توانایی های یادگیری متفاوت، می تواند بسیار کاربردی و کمک کننده باشد و از نشانه های سلامت روان در کودک است. در عین حال، وجود برخی تفاوت های ذهنی و یادگیری به خودی خود موجب بروز دشواری هایی در رشد و گسترش این نوع از هوش میگردد. یادگیری هرچه بیشتر درباره هوش هیجانی، انواع هوش هیجانی و چگونگی کمک به کودک خود در تحول آن، کلید گسترش این مهارت است.
هوش هیجانی چیست؟
هوش هیجانی توانایی هوشمندی بالا درباره احساسات خود یا سایر افراد است. این نوع از هوش شامل توانایی توجه کردن، درک و همراه شدن با هیجانات به گونه ای اثربخش است. مفهوم هوش هیجانی برای دهه های متمادی مورد بررسی و مطالعه بوده است. اما در سال ۱۹۹۵، در کتاب “هوش هیجانی: علت آنکه این هوش بیش از هوش عمومی دارای اهمیت است” مورد بررسی گسترده تر قرار گرفته است. نویسنده این کتاب، روانشناسی به نام دنیل گلمن بوده است و طبق بررسی های او، هوش هیجانی براساس پنج بخش بنیادین و متمایز ساخته است:
-
خود آگاهی:
هنگامی که افراد قادر به درک احساسات خود و چگونگی تاثیرگذاری آنها بر سایرین و رفتارهای آنها باشند، مهارت خودآگاهی را کسب خواهند نمود.
-
خود تنظیمی:
خودتنظیمی به مفهومی اطلاق می شود که فرد را قادر می سازد تا به هیجانات خود پاسخگو باشد. افراد دارای خودتنظیمی پیش از آنکه دست به عمل تکانشی بزنند، به عمل و رفتار خود و عواقب آنها به خوبی می اندیشند.
-
انگیزش:
انگیزه به مواردی اطلاق میشود که افراد با وجود تمام دشواریها، چالشها و شکستهای پیش روهمچنان برای رسیدن به هدف انتخاب شده، تلاش میکنند و ناامید نمیشوند.
-
مهارت های اجتماعی:
به توانایی افراد در مدیریت روابط و تعاملات اجتماعی اطلاق میشود. افراد با مهارت های اجتماعی بالا به خوبی میدانند که چه رفتارهایی موجب برانگیختن واکنش مثبت دیگران خواهند شد.
-
همدلی:
همدلی به توانایی درک دیگران، احساسات، افکار و هیجانات آنها اطلاق میشود.
چرا هوش هیجانی در کودکان اهمیت بالایی دارد؟
به چالش های پیش روی یک کودک در طول روز به خوبی فکر کنید. مثال سارا را در نظر بگیرید، برخی تکالیف هستند که هرچند برای همکلاسیهایش آسان هستند، اما برای او بسیار چالش برانگیز می باشد. او ممکن است به خاطر ضعفها و تفاوت های یادگیری خود دائما شرمسار باشد و به نوعی کودک خجالتی محسوب شود و از گرفتن کمک از سوی آنها اجتناب کند. یکی از نقش های کلیدی هوش هیجانی، شکل دادن نوع واکنش ها و پاسخ های ما به چالش ها است. درست است که سارا تفاوت های قابل توجه در یادگیری و ادراک دارد، اما هوش هیجانی درست مانند نقشه راه برای گذر از چالش ها و پیش رفتن به سوی موفقیت برای او عمل خواهد کرد. این جنبه از هوش به او این امکان را خواهد داد که با موقعیت ها سازگار شود، دید خود را به چالش ها تغییر دهد، و با مسیرهای دشوار پیش رو مقابله کرده یا به گونه ای سازش یافته کنار بیاید.
پنج عاملی که در قسمت پیشین طرح شد، به سارا امکان مواجهه کارآمد با موقعیت های پیش رو را خواهد داد. مورد زیر یکی از انواع رفتارهایی است که سارا ممکن است در تقابل با شرایط چالش زا حل مسائل درس ریاضی از خود ابراز دارد:
- او احساس خستگی و فرسودگی بسیار دارد.
- او به سرعت به نتایج و عواقب گریه و فریاد و پرتاب کردن کتابش روی زمین فکر میکند
- در ادامه فکر بهتری برای تعامل با این چالش و مواجهه با آن به ذهنش میرسد.
- علیرغم خستگی بسیار دوباره و دوباره تلاش میکند، چراکه از نتایج مثبت این تلاشها در طول زمان آگاهی دارد.
- او از مادرش درخواست کمک و همراهی میکند.
- مادر مشغول کمک به سارا میشود در ابتدا کمی به او فشار می آورد چراکه از سطح توانایی های او آگاهی دارد و انتظاراتش را متناسب با مهارت های او تنظیم کرده است.
- سارا از مادر می خواهد که کمی آرامتر پیش رود و از نقطه ای به بعد حل تکالیف را به خودش واگذار کند.
- روز بعد، پس از اتمام کلاس جلوی درب منتظر معلم میایستد و به معلمش میگوید که برای حل تکالیف ریاضی دچار مشکل شده و نیازمند کمک او است.
بدون وجود هوش هیجانی، نتیجهی تمامی این اتفاقات متفاوت خواهد بود. این یکی از سناریوهای احتمالی است:
- سارا در نتیجه خستگی و فشار بالا مدادهایش را پرت میکند و با داد و فریاد نسبت به سختی مطالب و تکالیف اعتراض میکند.
- او سر مادرش فریاد میکشد و برای کمک از روشی تهاجمی استفاده میکند. او را وادار به کمک و حل مسائل ریاضی خود میکند.
- او با خشم زیاد از اتاق خارج میشود و دیگر برای حل مساله خود تلاشی نمیکند. حل مساله برای او هیچ اهمیتی ندارد و به سادگی دست از کار میکشد.
- روز بعد سر کلاس ریاضی، به همکلاسی کناری اش میگوید که از این درس متنفر است و نمیخواهد دیگر تکالیفش را انجام دهد.
- وقتی معلم درباره تکالیف از دانشآموزان سوال میکند، او به راحتی میگوید که تکالیفش را انجام نداده است. و پس از اتمام کلاس هم به معلم دلیل عدم انجام تکالیف و مشکلات همراه با آن را منتقل نمیکند. بنابراین هیچ کمکی را از سمت معلم دریافت نخواهد کرد.
چطور به کودک خود میتوانیم کمک کنیم؟
خبر خوب درباره هوش هیجانی آن است که این نوع از هوش به واسطه ی تمرین در طول زمان قابل ارتقاء میباشد. این وضعیت حتی در مورد کودکانی که به لحاظ توانایی یادگیری، خلاقیت در کودک و ادراک متفاوت هستند، نیز صادق میباشد. هرچندکه بایستی توجه داشته باشید که این امر ممکن در مورد این کودکان کمی بیشتر طول بکشد و نیازمند توجه و تمرینات گسترده تری باشد در این زمینه با توجه به اهمیت بازی در کودکان، بازی ها نیز می توانند به کمک کودکان بیایند.
نکاتی جهت بهبود هوش هیجانی کودک در منزل:
-
گفت و گو درباره ی چالش ها:
از کودک بپرسید هنگام مواجهه با چالش ها و تعارضات چه حسی دارد. احساسات و هیجانات کودک را نامگذاری نمایید: غمگین، عصبانی، خسته و … . سپس از آنها بخواهید هر زمان که چنین احساساتی را تجربه کردند آنها را براساس قراردادهای قبلی نام ببرند.
-
بر روی استراتژی ها و تکنیک ها کار کنید:
به روش های مختلفی که نتایج مختلفی را برای کودک به بار خواهند آورد فکر کنید. کنترل کردن هیجانات به منظور یافتن راه حلهایی در جهت رفع چالش ها، از بخش های بسیار مهم و کلیدی هوش هیجانی به حساب میآید در این مسیر می توانید از مرکز استعدادیابی کودک نیز کمک بگیرید.
-
به دیگران کمک کنید:
از کودکتان بخواهید تا شما را در مسیر کمک کردن به دیگران و همدلی با آنها یاری نمایند. به یک فرآیند یا عمل داوطلبانه ملحق شوید، یا حتی کارهای سادهتری مثل غذا دادن به حیوانات گرسته یا مراقبت کردن از همسایه ی بیمار را با همراهی کودک آغاز نمایید.
نتیجه گیری :
هوش هیجانی یکی از جنبههای مهم توسعه فردی است که به میزان قابل توجهی بر توانایی کودکان در مواجهه با استرس، مدیریت احساسات، برقراری روابط موثر و حل مسائل تأثیر میگذارد. پس شما باید به عنوان پدر و مادری اگاه با نظارت و همراهی درست در فرایند رشد و نمو کودک خود، طی کردن اسن مسیر را برای او هموار کنید در این مسیر مرکز استعدایابی منکا نیز در کنار شما خواهد بود.