هر کودک با ویژگیها، تواناییها و خصوصیات خاصی که فقط متعلق به او است، متولد میشود. با این حال، در بسیاری از خانوادهها و مدارس، یک عادت قدیمی همچنان ادامه دارد: مقایسه کودکان با یکدیگر. این مقایسهها ممکن است در مورد نمرات، استعدادها، رفتار یا حتی ظاهر کودکان باشد و در نگاه اول بیضرر یا حتی انگیزهبخش به نظر برسند. اما در پشت این کلمات مقایسهای، اغلب تأثیر ماندگاری بر تصویر کودک از خود، روابط و سلامت روان او نهفته است. این وبلاگ پیامدهای عمیق مقایسه کودکان با یکدیگر را بررسی کرده و روشن میکند که چرا این کار به اعتماد به نفس آنها آسیب میرساند، پیوندهای خواهر و برادری را تضعیف میکند و مانع از شکلگیری هویت منحصر به فرد آنها میشود. همچنین روشهای سالمتری برای تشویق کودکان به رشد بدون مقایسههای مضر را شرح میدهیم.
مقایسه کودک چه آسیب هایی در سلامت روان کودک دارد؟
مقایسه کودکان با یکدیگر، احساس مداوم بیکفایتی در آنها ایجاد میکند. وقتی کودکی میشنود که «چرا نمیتوانی بیشتر شبیه پسرعمویت باشی؟» یا «ببین خواهرت چقدر در مدرسه خوب عمل میکند»، این باور در او نهادینه میشود که او خودش کافی نیست.
یکی از عواقب مقایسه کودکان با سایرین، آسیب رسیدن به اعتماد به نفس آنها است که میتواند به اضطراب، افسردگی و عزت نفس پایین منجر شود. همچنین حسادت را در کودکان پرورش میدهد و باعث میشود که آنها به جای یادگیری، همکاری و همدلی، از همسالان یا خواهر و برادرهایشان متنفر باشند.
کودکان به جای تمرکز بر نقاط قوت خود، درگیر مقایسه با دیگران میشوند که این امر سلامت روان آنها را تضعیف میکند.
تأثیر مقایسه بر اعتماد به نفس و سلامت روان کودک
حس ارزشمندی کودک تا حد زیادی از کلمات و نگرشهای والدینش شکل میگیرد. شنیدن مداوم مقایسهها باعث میشود او احساس کند دوست داشته نمیشود یا ارزش کمتری دارد. این مقایسه نادرست میتواند:
- اعتماد به نفس کودکان را تضعیف کند و آنها را به شک در مورد تواناییهایشان سوق دهد.
- باعث اضطراب عملکرد، به ویژه در محیط مدرسه شود.
- کودکان را به سمت کمالگرایی سوق دهد و باور کند که فقط در صورتی ارزشمند هستند که از دیگران پیشی بگیرند.
- نیازهای عاطفی کودکان را نادیده بگیرد؛ زیرا آنها به جای رشد درونی، بر تأیید بیرونی متمرکز میشوند.
در دراز مدت، چنین کودکانی ممکن است با روابط، شغل و تصویر کلی خود مشکل داشته باشند و همیشه احساس کنند نسبت به سایرین کمتر یا ناکافی هستند.
مقایسه کودک با خواهر و برادر و تاثیر آن بر روابط
مقایسه خواهر و برادر یکی از مخربترین اشکال مقایسه است. وقتی والدین میگویند: «برادرت در ورزش بهتر عمل میکند» یا «خواهرت منظمتر است»، ناخودآگاه بذر رقابت را در دل کودک خود میکارند. این میتواند رقابت ناسالمی را در کودکان شعلهور کرده و عشق آنها را به رقابت تبدیل کند. در نتیجه این نوع رقابت:
- پیوندهای خواهر و برادری ضعیف میشود.
- کودکان ممکن است نسبت به یکدیگر فاصله بگیرند یا خصمانه رفتار کنند.
- حسادت و کینه میان آنها تا بزرگسالی ادامه مییابد.
- خانه که باید فضایی امن برای پذیرش باشد، به میدان نبرد مقایسه تبدیل میشود.
چطور میتوان از مقایسه کودکان با یکدیگر جلوگیری کرد؟
مقایسه یک تمایل طبیعی انسان است، اما برای کودکان میتواند مضر باشد؛ زیرا آنها هنوز در حال ساختن هویت و ارزش خود هستند. بچهها اغلب برای سنجش ارزش خود به خواهر و برادر، همکلاسیها یا حتی همسالان خود در رسانههای اجتماعی نگاه میکنند.
اگر این عادت کنترل نشود، میتواند به نارضایتی مداوم و احساس حقارت منجر شود. والدین و مربیان قدرت شکل دادن شخصیت کودکان را دارند، به آنها میآموزند که رشد به معنای “بهتر بودن از دیگران” نیست، بلکه به معنای تبدیل شدن به نسخهای بهتر از خودشان در هر روز است.
کودکان اغلب از بزرگسالان تقلید میکنند. اگر والدین یا معلمان به طور دائم آنها را مقایسه کنند، همین الگو درون آنها جای میگیرد. برای شکستن این چرخه باید به روشهای زیر عمل کرد.
به فردیت کودک احترام بگذارید و استعدادهای منحصر به فرد او را بشناسید
هر کودکی به روش خود میدرخشد. برخی ممکن است در تحصیلات عالی باشند، در حالی که برخی دیگر رهبران خلاق، ورزشکار یا دلسوز هستند. وقتی والدین به طور مداوم این نقاط قوت منحصر به فرد را یادآوری کنند، کودکان یاد میگیرند که ارزش افراد با مقایسه سنجیده نمیشود، بلکه با اصالت تعیین خواهد شد.
به جای گفتن “برادرت در ورزش خوب است، چرا تو خوب نیستی؟” والدین میتوانند فردیت را برجسته کنند: “تو در حل معماها عالی هستی؛ این قدرت تو است.” با این روش یک فضای امن ایجاد میشود که در آن کودکان تفاوتها را به عنوان نقاط قوت میبینند، نه به عنوان رقابت.
به آنها بیاموزید که موفقیت رشد شخصی است، نه رقابت
کودکان باید یاد بگیرند که موفقیت در مورد شکست دادن شخص دیگری نیست، بلکه در مورد پیشرفت شخصی است. به عنوان مثال، اگر کودکی سال گذشته در ریاضی مشکل داشت اما امسال پیشرفت کرد، این موفقیت است، صرف نظر از اینکه همکلاسیهایش چگونه عمل کردند.
چارچوببندی دستاوردها حول محور رشد به جای رقابت، انعطافپذیری و عشق مادامالعمر به یادگیری ویژگی والدین خوب است. این طرز فکر همچنین رقابت در کودکان را کاهش میدهد و این حس را با همکاری و احترام متقابل جایگزین میکند.
از رتبهبندی خواهر و برادرها یا همکلاسیها خودداری کنید
رتبهبندی کودکان یا برچسب “باهوش” و “بامزه” زدن به کودکان ممکن است بیضرر به نظر برسد، اما دیوارهای نامرئی بین آنها ایجاد میکند. رتبهبندی حسادت در کودکان را شعلهور خواهد کرد و به پیوند آنها با خواهر و برادرها یا همسالان آسیب میرساند.
به جای رتبهبندی، والدین باید تجربیات مشترک، کار گروهی در کودکان و همکاری را تشویق کنند. سپس کودکان با ارزش قائل شدن برای روابط نسبت به رقابت بزرگ میشوند و پویاییهای سالمتری را در زندگی خانوادگی و مدرسه ایجاد میکنند.
بر پیشرفت کودک در مقایسه با گذشتهاش تمرکز کنید، نه با دیگران
قدرتمندترین مقایسهای که یک کودک میتواند انجام دهد، مقایسه با گذشته خودش است. وقتی والدین میگویند: “سریعتر از ماه گذشته میخوانی” یا “ببین چقدر اعتماد به نفس بیشتری پیدا کردهای”، کودکان احساس انگیزه و تشویق خواهند داشت.
این عمل نه تنها اعتماد به نفس کودکان را تقویت میکند، بلکه به آنها میآموزد که پیشرفت یک سفر شخصی است. همچنین صبر و پشتکار را در آنها پرورش میدهد که صفات ارزشمندی برای غلبه بر چالشها در طول زندگی هستند.
چرا نباید کودک را با دیگر کودکان مقایسه کنیم؟
زیرا هر کودکی تواناییها، علایق و سرعت رشد متفاوتی دارد. در ضمن ضریب هوشی کودکان و همچنین نقاط قوت عاطفی یا خلاقیت آنها یکسان نیست. مقایسه، این تنوع را نادیده میگیرد.
مقایسه کودکان با یکدیگر به جای تشویق رشد، به سرخوردگی، حقارت و گاهی اوقات شورش منجر میشود. کودکان شایسته دوست داشته و پذیرفته شدن به خاطر خودشان هستند، نه به خاطر عملکرد خوبشان در مقایسه با دیگران.
نقش والدین در پرورش شخصیت منحصر به فرد کودک
والدین مهمترین نقش را در جلوگیری از این چرخه سمی مقایسه ایفا میکنند. ویژگیهای والدین خوب شامل صبر، پذیرش و توانایی دیدن فردیت فرزندشان است. وظیفه والدین شامل موارد زیر خواهد بود:
- استعدادهای طبیعی کودک را تشخیص داده و آنها را پرورش دهند.
- نیازهای عاطفی کودکان را برآورده کنند.
- استقلال و ابراز وجود را در کودکان تشویق کنند.
- بدون مقایسه، بازخوردهای سازندهای ارائه دهند.
این رویکرد پایه و اساس قوی برای افزایش اعتماد به نفس کودکان و توسعه عزت نفس آنها ایجاد میکند، جایی که کودکان یاد میگیرند بدون شرمندگی، هم نقاط قوت و هم نقاط ضعف خود را درک کنند و آنها را بپذیرند.
سخن پایانی
کودکان برای شکوفا شدن نیازی به مقایسه ندارند؛ آنها باید دیده، شنیده و به خاطر خودشان ارزش گذاری شوند. وقتی مقایسهها را کنار میگذاریم، به آنها اجازه میدهیم به روش منحصر به فرد خودشان شکوفا شوند.
اگر میخواهید در مورد حمایت از رشد و رفاه فرزندتان بیشتر بدانید، برای دسترسی به بینشها و منابع تخصصی به تیم حرفهای منکا مراجعه کنید. این تیم کاملترین توضیحات را در مورد نحوه ارزشگذاری کودکان در اختیار شما قرار میدهد.
سوالات متداول
چرا نباید کودکان را با یکدیگر مقایسه کنیم؟
زیرا به اعتماد به نفس آنها آسیب میرساند، رقابت غیرضروری ایجاد میکند و مانع از رشد شخصیت واقعی آنها میشود.
مقایسه کودک با خواهر و برادر چطور میتواند بر روابط آنها تأثیر بگذارد؟
این کار حسادت و رقابت را پرورش میدهد، که اغلب به پیوندهای خواهر و برادری آسیب میرساند و باعث ایجاد کینه طولانی مدت میشود.
چگونه میتوان کودک را به تلاش برای بهتر شدن تشویق کرد بدون اینکه او را با دیگران مقایسه کنیم؟
بر رشد شخصی او تمرکز کرده، پیشرفت، تلاش و تابآوری او را تحسین کنید، نه اینکه او را با همسالان خود مورد مقایسه قرار دهید.
چطور میتوان به کودک کمک کرد تا خودش را با دیگران مقایسه نکند؟
به عنوان والدین، الگوی پذیرش مشخصی داشته باشید، قدردانی را آموزش دهید و نقاط قوت و دستاوردهای منحصر به فرد آنها را برجسته کنید.
نقش والدین در جلوگیری از مقایسههای منفی میان کودکان چیست؟
والدین باید از مقایسه خواهر و برادرها خودداری کرده، بر فردیت آنها تأکید کنند و عشق و حمایت بیقید و شرط ارائه دهند.
پیامدهای بلندمدت مقایسه کودکان چیست؟
ممکن است باعث عزت نفس پایین، روابط خانوادگی متشنج و مشکلاتی در زندگی بزرگسالی، از جمله شغل و روابط شود.
آیا مقایسه بر ضریب هوشی کودکان تأثیر میگذارد؟
به طور غیرمستقیم، بله. اگرچه ضریب هوشی تغییر نمیکند، اما مقایسههای مداوم میتواند به انگیزه و تواناییهای یادگیری آسیب برساند و باعث شود کودکان پایینتر از پتانسیل خود عمل کنند.
مقایسه چگونه بر نیازهای عاطفی کودکان تأثیر میگذارد؟
مقایسه نیاز آنها به پذیرش و تعلق خاطر را نادیده میگیرد و آن را با فشار برای برآورده کردن استانداردهای دیگران جایگزین میکند.